آرام جانم✿  بــهـــــــــداد ✿ آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
زندگیم نیکدادزندگیم نیکداد، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

ღ رخ به رخ خورشید ღ

خدایاشکرت بخاطر عزیزانم

...

سلام دوستان همونطور که میبینید وبلاگم به کل پاک شده متاسفانه من دیگه آدرس کسیو ندارم اگه میشه بیایینو بهم سر بزنین بلکه بتونم بازم لینکتون کنم   البته بعضی از دوستان که ادرسشون یادم بوده رو لینک کردم باز ...
26 ارديبهشت 1392

تو را با تمام درستی ات دوست دارم...

سلام نینی گوولوی خودم اومدم تا تو این روز بارونی بالاخره تصمیم مهم منو بابایی رو در مورد انتخاب اسمت بگم... اول اینکه بابا دوس داشت اسمت بیشتر به اسم من بخوره و با حرف "م" شروع شه... اما منم کاملا عکس این نظرو داشتم... بالاخره از قدیم گفتن پدر و پسر... آخه هرچی که نباشه پسرا مامانین...پس بذار تو این یه گام با بابایی هم مانند باشی... القصه چون هر دومون از معنای درستی و راستی برای اسم خوشمون میومد لذا تصمیم بر این شد تا ایشالا شمارو به این اسم صدا بزنیم: اینم معانی اسم شما تو سایت ثبت احوال بهداد = در کمال عدل و داد...بهترین آفریده مبارکت باشه عزیزدلم امیدوارم م...
15 ارديبهشت 1392

تو را با تمام درستی ات دوست دارم...

سلام نینی گوولوی خودم اومدم تا تو این روز بارونی بالاخره تصمیم مهم منو بابایی رو در مورد انتخاب اسمت بگم... اول اینکه بابا دوس داشت اسمت بیشتر به اسم من بخوره و با حرف "م" شروع شه... اما منم کاملا عکس این نظرو داشتم... بالاخره از قدیم گفتن پدر و پسر... آخه هرچی که نباشه پسرا مامانین...پس بذار تو این یه گام با بابایی هم مانند باشی... القصه چون هر دومون از معنای درستی و راستی برای اسم خوشمون میومد لذا تصمیم بر این شد تا ایشالا شمارو به این اسم صدا بزنیم: اینم معانی اسم شما تو سایت ثبت احوال بهداد = در کمال عدل و داد...بهترین آفریده مبارکت باشه عزیزدلم امیدوارم م...
15 ارديبهشت 1392

میم مثل مادر...

میم مثل مهربانی میم مثل محبت میم مثل مهتاب میم مثل مریم میم مثل مادر...... واقعا سخته آدم بخواهد این واژه ی بزرگ را در چند سطر معنا کند...واژه ای که با تمام محبت هایش چشمداشتی جز خوشی فرزندانش ندارد...واژه ای که من بارها دل او را شکاندم اما هیچگاه اخم به چهره نیاورد مادر صدای سکوت لحظه های شکستن...درخود گم شدن...مادر عاشقانه ی زندگی من... کسی که این روزها عجیب او را درک میکنم مادرم عاشقانه دوستت دارم و چقدر خوشحالم که تو هستی تا من فریاد بلند دوستت دارم را به دامانت هدیه کنم...دستانم خالیست اما دلی دارم به بلندای مهربانیت عاشق...عاشق پینه های دستان تو...عاشق بوی میخک جامه های گلدار تو...عاشق چادر نماز پر از عط...
10 ارديبهشت 1392

یه مدت نیستیم!

سلام دوستای گلم ایشالا که همه خوب باشین... منو پسرم هم خوبیم مرسی از همتون که همیشه بهمون سر میزنین راستیتش مدتیه که مخابرات اینجا به هم ریخته و ما نتمون مدام قطع و وصل میشه...برا همین بزور میشه آن لاین شد الانشم با گوشی اومدم و به زور دارم این مطلبو می نویسم صرفا جهت اینکه دوستای عزیزتر از جانم نگران ما نشن ایشالا هروقت درست شد سریع میاییم خدمتون راستی پسرم یه چهار روزی هست که داره تکون میخوره و دیگه قشنگ من تکوناشو میبینم قربونشششش بعد اینکه از وقتی تکوناش شروع شده چون نذر کرده بودم همین که جون گرفت ختم قرآنمو با خوندن روزی یه حزب شرو کردیم منو پسرم با هم و اینکه این روزا داریم برا پسرم اسم انتخاب میکنیم میشه کمکمون کنید ...
7 ارديبهشت 1392
1